Wednesday, August 11, 2010

درد دل

ياد اون روزها بخير. وقتى من بچه بودم، مادرم يک تومن به من مى داد و مرا به 
فروشگاه مى فرستاد و من با ٣ کيلو سيب زمينى، دو بسته نان، سه پاکت شير، يک کيلو 
پنير، يک بسته چاى و دوازده تا تخم مرغ به خانه برمى گشتم. اما الان ديگه از اين 
خبرها نيست. همه جا توى فروشگاه ها دوربين گذاشته اند!!!

Sunday, August 1, 2010

فیلم کوتاه بنویسید

what is also very strange to me that y in short film mostly characters are in an ugly looking of human beings!!!???but still i love short filom not including sick topics:(

 اولین چیزی که در مورد فیلم کوتاه باید بدونی اینه که فیلمنامت باید (ابتدا – انتها – پایان) داشته باشه .

یک قهرمان که هدفی داره، اما بین او و هدفش یک مانع است، او باید از مانع رد بشه, حتی در یک تبلیغ سی ثانیه ای تلوزیونی مخاطب چنبن انتظاری رو داره. البته الزامن نه .

1- از میان انبوه ایده هایی که تو ذهنت داری یکی رو انتخاب کن (معمولن ایده های فیلم های کوتاه در مورد یک حادثه و یا یک موضوع خاص است ) روی یک کاغذ بنویس، تا انتهای فیلمنامه همون ایده را دنبال کن. معمولن  فیلمنامه فیلم کوتاه، ده تا بیست صفحه است و باید فوکوس شما بر روی همون باشه.

یک موضوع مهم رو که نباید فراموش کنی اینه که تو برای فیلمنامت باید یک نقشه راه داشته باشی یعنی اگر شخصیت فیلمت خواسته باشه از مشهد بره نیشابور ییهو نمی تونی از مشهد بپره تو نیشابور، باید بره تو جاده، البته اون میدونه در انتها و در ساعت معینی به نیشابور می رسه ولی از اتفاقاتی که در طی مسیر برایش می افته مطلع نیست و تو به عنوان فیلم نامه نویس اون اتفاقات رو براش طراحی می کنی تا در انتها از طریق داستانت ان برداشت مورد نظرت را در ذهن مخاطبت ایجاد کنی که میتونه این هر برداشتی باشه

پس بدون طرح به هیچ عنوان نمی تونی ایده را به مخاطبت القاء کنی.



2- از خودت بپرس :  شخصیت های فیلمم چه کسانی هستند و هدفشون چیست؟

تمام فیلم های بزرگی که تا الان دیدم شخصیت های فیلم بنا به دلایل خاص( در جهت روایت داستان) تو کادر اومدن .

-تصمیم بگیر، چه کسی شخصیت اصلی توست، چه کسی و یا چه چیزی شخصیت تو رو تحریک می کنه، شخصیت می خواد به چی برسه و معلوم کن از لحاظ اخلاقی، روحی و جهان بینی عکس العملشون نسبت به عمل ها چیه.

3- سعی کن داستانت رو در چند لوکیشن متفاوت روایت کنی، لوکیشن هایی رو انتخاب کن که اون حس درونی بازیگرت در اون زمان و مکان خاص رو منعکس کنه.


4- زمانی که تونستی ایده، طرح، شخصیت ها  و لوکیشن هایی که اتفاقات در اون میفته رو معلوم کنی . میتونی پرورش دایلوگ-ات و خلق کنش ها رو شروع کنی.

5- حالا می تونی نوشتن رو شروع کنی .

 چند نکته: 
 
 فیلمنامت بابد ساده، واضح و طوری باشه که به ارزان ترین طریق ممکن بتونی داستانت رو روایت کنی.

 داستانت رو باید تا می تونی تصویری روایت کنی و در جاهایی که راه حلی نداری از دایلوگی استفاده کنی که از وجود گوینده اون در اومده باشه.

 از هر عنصر بجا و درراستای روایت فیلم استفاده کن

 داستانت رو منسجم کن، همه چیز باید به هم ربط داشته باشه.

 طرح باید طوری پی ریزی بشه قدرت کافی برای به جلو هل دادن داستانت رو داشته یاشه

 بدون دلیل یک صحنه و با یک عمل رو چند بار تکرار نکن.

 دایالوگات نباید توصیفی باشه

 در دایلوگ –ات از لغات زشت و خارج ادب استفاده نکن

 ایده- ای رو انتخاب کن که تو رو به یک جایی برسونه.

 در مورد موقعیت های واقعی فکر کن، اونقدر پیچ و تابش بده تا به یک طرح خفن تبدیل بشه .

 از چه مدل فیلم ها خیلی خوشت می یاد سعی کن ازشون الهام بگیری.

 تا می تونی در مورد شخصیت –ات و لوکیشن های مورد نظرت و... توضیح بده، اینو از کوبریک یاد گرفتن.

 تا می تونی از بقیه در مورد فیلمنامت نظر بگیر، هیچ وقت نگران دزدیده شدن آیدیات نباش.
 
تا می تونی فیلمنامت رو باز نویسی کن.